یکی از فانتزیام اینه که
Yki Az Fanteziham Ine Ke
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که از سر کار بیام خونه بعد با خانومم دعوام شه
بعد خانومم ببینه حالم خوب نیست بیاد این شعرو برام بخونه :
من اگه نباشم ، کی واسه همیشه تو رو میپرسته ؟
کی برات میمیره ؟ کی نمیشه خسته ؟
کی تورو میزاره روی دوتا چشماش ؟
کی اگه نباشی میگیره نفس هاش ؟
منم بگم : مدرسان شریف !
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که
Yki Az Fanteziham Ine Ke
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که بی هیچ دلیلی روی بدن مخاطب خاصم
چیکه چیکه اسید بریزم بعد درحالیکه اون داره جیغ هفت رنگ میزنه
بهش بگم عزیزم من کنارتم نگران نباش !
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که
Yki Az Fanteziham Ine Ke
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که دختر همسایمون تیر بخوره بعد سریع با هلیکوپتر برسونمش بیمارستان
بعد دکتر بگه : اوه خدای من این گروه خونیش خَعلی کمیابه بعد پرستار با قیافه ی آشفته به دکتر بگه
دکتر نبضش ضعیف شده باید هرچه زودتر بهش خون برسونیم بعد مادر دختر همسایمون شروع کنه به گریه کردن
و پدرش به دکتر بگه دِ عاخه لامصب یه نگاهی به دور و بَرت بنداز ، دخترم داره جون میده !
بعد دکتر داد بزنه کسی نیست این فداکاری رو انجام بده ؟
بعد من در حالی که دارم هلیکوپترو خاموش میکنم و سوییچشو درمیارم
از هلیکوپتر بیام بیرون و با یه لبخند ملیح آستینمو بزنم بالا به دکتر بگم بیا بزن …
بعد پدر دختر همسایمون با لبخند بگه چرا دیر کردی داماد گلم ؟
بعد من برم توی اتاق عمل بعد که دختره به هوش اومد بگه : پس عشق من کوش ؟
بعد باباش از پنجره به افق خیره بشه و با لبخند رضایت بگه :
متاسفانه باید بگم به خاطره ها پیوست !!! روحش شاد …